حرفی برای فریاد، چون غسل در تن باد مانند شبنمی بر، گلبرگهای میعاد یک شعر ز غم گرفتن، در قحطی شکفتن یک شکوه نامه از من، از خود به خود نوشتن اشکی به پاکی رود، جاری شد و بیاسود از تن خسته کم کرد، اما به درد افزود بغض شکسته بی باک، می ریخت بر تن خاک گذشته، اما در یاد، مونده یه شعر غمناک هر برگ یاد دردیست، هر سطر یاد اشکیست هر حرف نانوشته، یاد یه مرگ سمی است در هر کلام خسته، دریای غم نشسته این شعر خیسو بنگر، از غم من شکسته
کوله بارم بر دوش ، سفری تا ته تنهایی محض ، سازکم با من گفت : هرکجا لرزیدی ، از سفر ترسیدی ، تو بگو از ته دل ، من خدا را دارم .
دلم از نرگس بيمار تو بيمارتر است چاره كن درد كسى كز همه ناچارتر است من بدين طالع برگشته چه خواهم کردن كه ز مژگان سياه تو نگون سارتر است گر تواش وعده ديدار ندادى امشب پس چرا ديده من از همه بيدارتر است؟ هر گرفتار كه در بند تو مي نالد زار مى برد حسرت صيدى كه گرفتارتر است عقل پرسيد كه دشوارتر از مردن چيست عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است.
یک چند نشان دلتنگی دارم
یک چند امید دیداری دارم
اما چه کنم
نشان بی نشانی دارم
20405 بازدید
21 بازدید امروز
9 بازدید دیروز
80 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian